به گزارش خبرنگار مهر، نشر کرگدن کتاب «واقعه عاشورا: تحلیل ساختارگرایانه از درام کربلا به گزارش طبری» نوشته تورستن هیلن و ترجمه احسان موسوی خلخالی را با شمارگان ۷۰۰ نسخه، ۲۴۰ صفحه و بهای ۹۰ هزار تومان منتشر کرد. این کتاب که یکی از آثار مجموعه دینشناخت نشر کرگدن است ترجمهای از این اثر است: Husayn, the Mediator : A Structural Analysis of the Karbala Drama according to Abu Ja´far Muhammad b. Jarir al-Tabari
کتاب شامل پنج بخش است. در بخش نخست که مقدمه مباحث است این سرفصلها مطرح شده: «درام کربلا، امروز»، «اسطوره، اسطوره پردازی، تاریخ»، «هدف و چهارچوب این پژوهش» و «سابقه پژوهش». در بخش دوم کتاب با عنوان «طبری و بافتار او» این مباحث مطرح شده است: تطور آغازین کلام و سیاست در اسلام و طبری و تاریخ او.
نویسنده در بخش سوم کتاب با عنوان «ساختار و تحلیل ساختاری» این مباحث را مطرح کرده است: «ساختارگرایی چیست؟»، «مفاهیم اساسی در ساختارگراییِ لوی استروس»، «معادله اصلی و کاربردهای آن» و «چند ملاحظه روش شناختی دیگر». در بخش چهارم کتاب با عنوان «ساختار گزارش طبری از درام کربلا» نیز مباحثی چون «نگاهی کلی به منابع طبری»، «تحلیل متن مرجع»، «بارزترین مشخصههای ساختاری متن مرجع»، «میانجی در متن مرجع»، «فراتر از متن مرجع: نگاهها به حسین (ع)»، «فراتر از متن مرجع: تصویر و نقش حسین (ع)»، «فراتر از متن مرجع: آب و خون»، «حسین (ع) در مقام میانجی» و «پس از کربلا».
در نهایت خش پنجم کتاب با عنوان «نتایج و دورنماها» نیز شامل این مباحث است: «طبری و درام کربلا»، «کاربرد ساختارگرایی در تاریخ نگاری اسلامی» و «گام بعدی؟». کتاب همچنین شامل سه پیوست است: «خلاصه درام کربلا به روایت طبری»، «متن مرجع» و «واکنش یزید بن معاویه به قتل حسین (ع)».
در توضیح این کتاب باید گفت که هر ماجرایی را که پیشزمینهای تاریخی در سنتی دینی دارد و کارکرد آن در حیات مؤمنان چیزی بیش از صِرف انتقال اطلاعات تاریخی است میتوان اسطوره قلمداد کرد. بدین معنا که میتوان با روشهای اسطورهشناسی، که دانش و شاخهای از مردمشناسی و علوم وابسته به آن است، آن را بررسی و تحلیل کرد. ماجرای عاشورا و شهادت امام حسین، امام سوم همه شیعیان با فرقههای گوناگونشان، هر دو این خصوصیتها را دارد؛ هم پیشزمینهای تاریخی دارد و هم در زندگی روزمره شیعیان و حتی غیرشیعیان، نقشی مهم و پویا ایفا میکند.
تورستن هیل در پژوهش خود ماجرای قتل حسین بن علی (درام کربلا) را چنان که محمد بن جریر طبری، مورخ و فقیه مسلمان، بازگو کرده است تحلیل میکند. تحلیل او بر پایه ساختارگرایی کلود لویاستروس، چنان که کسانی مانند کونگاس و پییر ماراندا، مارکوس، اسکوبلا و دیگران بدان پروبال دادهاند، است. با این کار، او دو هدف اصلی را دنبال میکند: نخست اینکه فهم عمیقتری از درام کربلا بهعنوان داستانی که برای طبری و احتمالاً برای خودانگاره جامعه اسلامی در روزگار وی زیربنایی بوده است ارائه کند. هدف دوم بررسی این نکته است که ساختارگرایی لویاستروس را تا چه حد و به چه شیوهای میتوان درباره روایتهای مربوط به صدر اسلام به کار گرفت. نویسنده باور دارد گنجاندنِ ساختارگرایی در مجموعه افزارهای نظری و روشی تاریخ ادیان، بهعنوان یک رشته دانشگاهی، میتواند برکات بسیاری داشته باشد.
نظر شما